جدول جو
جدول جو

معنی طاهر هراتی - جستجوی لغت در جدول جو

طاهر هراتی
(هَِ رِ هََ)
اصل او از هرات و نشو و نمایش در قندهار بوده، این شعر از اوست:
خوش آنکه بپرسی دل دیوانۀ ما را
روشن کنی از شمع رخت خانه ما را.
(قاموس الاعلام ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَِ)
هراتی. از اهالی هرات و یکی از شعرای ایران است که در زمان سلطان حسین میرزا میزیسته. از اوست:
ترا به مهر و وفا اعتبار نتوان کرد
چرا که عمری و بر عمر اعتباری نیست
چو سایه بیخود اگر در پی تومی افتم
ز من مبین که مرا هیچ اختیاری نیست.
(از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(هَِ رِ هََ / هَِ رَ)
ابوالقاسم طاهر بن احمد هروی. صاحب برید نیشابور بود از ادب بهرۀ وافر داشت و نامه های نیکو می نوشت و اشعار ملیح میسرود. در فضل از همگنان خود یکتابود این اشعار را خود وی برای من انشاد کرده است:
اعیذ علاه ان یکون ابتداؤه
زیاده علیاه بنقص صدیقه
اذا انتهز الاحرار للجود فرصه
فللمنع و التعویق ینتهز الفرص
و ان ذکرت بیض الایادی فانما
یدلک لاتبیض الا من البرص
نمونه ای از رسائل او:
من شکر البحر علی التدفق والشمس علی التالق و المسک علی التارج و الصبح علی التبلج فقد عاد بتکلف غیر مربح و سعی غیر منجح. (از تتمه الیتیمه ج 2 ص 54)
لغت نامه دهخدا
(هَِ رِ)
وی الکن بود و بجای قاف و کاف، تا میگفت، و او یکی از ملازمان میرزا مهدی که معشوق میرنجات بود بشمار میرفت. از شرح گل کشتی. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا